«ملاقات خصوصی» روایت یک عشق شریف است
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۲۲۵۰۵
خبرگزاری مهر - گروه استانها: «ملاقات خصوصی» اولین ساخته بلند امید شمس جز معدود آثاری بوده که در جشنواره با استقبال خوب مخاطبان و منتقدان همراه شده است. این اثر پس از نمایش در کاخ جشنواره در برج میلاد تحسینهای بسیاری را برانگیخت و نمایش آن در اصفهان نیز باعث رضایت و نقدهای مثبت بسیاری شد.
ملاقات خصوصی از دو چهره آشنای سینمای ایران یعنی هوتن شکیبا و پریناز ایزدیار به عنوان زوج هنری استفاده کرده تا یک داستان عاشقانه در بستر طبیعت را روایت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مریم محمدی، منتقد سینما میگوید: ملاقات خصوصی فیلمی است با بازیهای روان و دوست داشتنی، قصهای کش دار که مدیریت میشود با پایانی خوش تا به پایان برسد که به مذاق مخاطب خوش میآید. به هر حال به نظر میرسد فیلم قصد دارد حسی عاشقانه را ترسیم کند، عشقی که دروغین نیست و شریف است.
کدام پایان بهتر است؟
فرزان معظم منتقد دیگری است که درباره «ملاقات خصوصی» توضیح میدهد: مشخص نیست فیلم قصد نشان دادن چه چیزی را دارد؟ اگر منظور شبکه توزیع مواد مخدر در زندان و فقدان نیروی نظارتی است باید بگوییم آنچه از این واقعیت نمایش داده میشود برای یک فیلم سینمایی کافی نیست. از طرف دیگر شاهد خانوادههای از هم گسسته و فروپاشیده هستیم که حتی از داخل زندان هم به کارهای بزهکارانه خود ادامه میدهند. پدر و پسر و داماد و همه میخواهند خلاف و خطای گذشته را با خطا و خلاف جدید بپوشانند و برطرف کنند تا جایی که عزیزان خود را قربانی میکنند. دراین میان شکلگیری یک رابطه عاطفی بر پایه دروغ هم افزوده میشود. چالش اصلی قصه ملاقات خصوصی همین است که این قربانی کردن تا کجا ادامه مییابد؟ نکته دیگر این است که فیلم گویی چندین پایان دارد و کارگردان نتوانسته بر سر انتخاب اینکه کدام اینها پایان فیلم باشد با خود کنار بیاید.
فیلمی با قصهای ساده که مخاطب را همراه میسازد
جمال احمدی، منتقد و فعال سینمایی نیز درباره فیلم ملاقات خصوصی تصریح میکند: فیلم با قصهای ساده و کارگردانی روان و یکدست و بازیهای قابل قبول، تصاویری چشم نواز و صداگذاری خوب، ما را دو ساعت دنبال خود میکشد. فیلمنامه میتوانست به جای توجه به چیدمان عناصر، عمق بیشتری پیدا کند و مسئله فیلم و ارتباطش با زمان و مکان حقیقیتر شود. اما به هر حال با فیلمهای اجتماعی چند سال اخیر تفاوتهای قابل توجهی دارد. رشحههایی از یک نگاه سینمایی در فیلم دیده میشود که البته درگیر مشهورات سینمایی است اما میتوان به آیندهاش امیدوار بود.
محمد بزرگ، منتقد و روزنامهنگار سینما میگوید: در آغاز، فیلم با پروانه و از نقطه نظر او روایت میشود و بعد از ملاقات در زندان داستان از دید فرهاد پیش میرود که نوعی تضاد با الگوی قهرمان در ساختار کلاسیک را رقم میزند و با توجه به کشدار شدن روایت در نیمههای فیلم تمام ضعف میانه را در یک سوم پایانی میخواهد جبران کند. روش خلاقه روایت آنجاست که به صورت قطرهچکانی پیرنگ فیلم را با کنشهای نهانی آشکار میکند. و دست آخر، رؤیای ساخته شده را به رئالیسم اجتماعی بدل میسازد و حالا سر و کله همه عناصر پنهان فیلم مشخص میگردد.
فیلم دچار فقدان مسئله است
مصطفی حیدری، پژوهشگر حوزه سینما نقد فیلم «ملاقات خصوصی» اینگونه شرح میدهد: قصه فیلمنامه از پسِ هم برنمیآید بلکه پازلهایی است که دوستانِ فیلمنامهنویس به هم چسباندهاند. فیلم در نیمه اول پُرگویی میکند و به دلیل گسترش پیرنگهای اضافه در پایانبندی نیز با مشکل مواجه است. فیلم شاید کشش داشته باشد ولی تعلیق نه. اساساً فیلم دچار فقدان مساله است. بازیها خوب و برای گیشه مناسب است. و در کل برای فیلم اولِ کارگردان اثر قابل قبولی است.
علی شمس، دیگر منتقدی است که به تماشای «ملاقات خصوصی» نشسته و میگوید: ایده ابتدایی فیلم آنقدر بدیع و تازه است که شگفت زدهات میکند. تا به حال سینمای ایران به این گونه باندها و مافیای مواد مخدر نپرداخته بود. اما داستان که شروع میشود با انتخاب هوتن شکیبا و پریناز ایزدیار، همه چیز لو میرود و همه چیز را میفهمی چون بازیگران مدل جدیدی از خود ارائه نمیدهند. همانند آنچه که تاکنون بودند. حال و هوا و اتمسفر فیلم البته تا اندازهای مطلوب است. فرهاد واقعاً دلداده پروین است و برای این دلدادگی هزینه میکند. این عاشقانهها، تا حدودی فضای فیلم را آراسته میکند. در نهایت منطقها همچنان درنیامده و تو به عنوان مخاطب وارد داستان فیلم نمیشوی، اما از دور که میبینی عطر خوش عشق میوزد.
امید، اما بدون شعار
محمد مهدی شیخ صراف درباره فیلم ملاقات خصوصی معتقد است: وقتی با یک اثر عاشقانه مواجه میشویم که میتواند ریتم و تعلیق آفرینی را تا پایان حفظ کند باید آن را جدی بگیریم. آن هم در فضایی جدید و دوگانه زندان و آزادی. هرچند پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا پیشرفتی در بازی خود نداشتهاند اما انتخاب بازیگر درست و به اندازه بودن بازیها به خصوص در فضای احساسی خیلی به هم حسی مخاطب کمک کرده است و جزو نقاط قوت «ملاقات خصوصی» است. قابهای زیبا و تصویر برداری بسیار خوب فرشاد محمدی فیلم، تصاویر را کاملاً سینمایی کرده است. تنها نقطه ضعف فیلم را هم باید در ترسیم شکل گیری رابطه عاشقانه در آغاز آن دانست که به صورت ناقص انجام میشود اما در ادامه کارگردان از پس به بلوغ رساندن این رابطه بر میآید. امید، مردانگی و زندگی بدون هیچ شعاری در فیلم جریان دارد و موجب میشود آن را بیشتر ستایش کنیم.
در نهایت منتقدان اصفهان به «ملاقات خصوصی» ساخته امید شمس معدل ۲.۴ از پنج ستاره ممکن را دادند که جدول آن به شرح زیر است:
کد خبر 5418268منبع: مهر
کلیدواژه: فیلم ملاقات خصوصی جشنواره فیلم فجر چهلمین جشنواره فیلم فجر دهه فجر ویروس کرونا بوشهر انقلاب اسلامی ایران کرمانشاه خطبه های نماز جمعه آمار کرونا گرگان جشنواره فیلم فجر شیوع کرونا عکس استانها بارش برف افتتاح طرح عمرانی تبریز ملاقات خصوصی بازی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۲۲۵۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودی های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب
دریافت 113 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صدوپانزدهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه ای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب می شد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه می کند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترین ها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژه های خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده می شود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژه های داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب می شوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیت های خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتوگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگی های مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب می آمد توانست یکی از مولفه های مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان می شود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در می آید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا می کند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار می دهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفه های موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روش های نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانه ای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و می کوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درست ترین و علمی ترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیت های او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی می شویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترین ها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفه های درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا می کنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانه ها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد می شود، در برخی از گفتوگوهای رسانه ای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژه ای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه می شود، اول از دست اندرکاران پروژه می خواهم که بخش هایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان می گذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام می دهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش می کند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتوگوهای رسانه ای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاه های موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفه ها به مواردی چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقی ها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش می کنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که می توان در آهنگسازی فیلم های «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدت های زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش می کنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزه های دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر می آید می بایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
کد خبر 6094445 علیرضا سعیدی